گاه دلتنگ مي شوم...
دلتنگ تر از همه ي دلتنگي ها،
گوشه اي مي نشينم و
حسرت ها را مي شمارم و
باختن ها را...
و صداي شکستنها را...
و وجدانم را محاکمه مي کنم؛؛؛
من کدامين قلب را شکستم و
كدامين اميد را نا اميد کردم و
کدامين، احساس را له کردم و
کدامين، خواهش را نشنيدم و
و به کدام دلتنگي خنديدم،
که اين چنين دلتنگم...
:: بازدید از این مطلب : 79
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7